هیئت جوانان حضرت علی اکبر (ع)- علی آباد همدان
هر که به حکمت شناخته شود . چشمها او را به دیده وقار و شکوه بنگرند . [امام علی علیه السلام]

!   به مناسبت ایام فاطمیه 2

خنده شگفت انگیز

حال رسول خدا (ص) بدتر شد،سرش را در دامن حضرت علی گذاشت و بیهوش گشت. زهرا (س) به صورت نازنین پدر نگاه می کرد و اشک می ریخت و می فرمود : آه ، به برکت وجود پدرم باران رحمت نازل می شد و دادرس یتیمان و پناه بیوه زنان بود.صدای ناله زهرا به گوش رسول خدا (ص) رسید دیده گشود و با صدای ضعیف فرمود :دختر عزیزم این آیه را بخوان : (آل عمران ، آیه144  محمد (ص) فقط فرستاده خداست; و پیشاپیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند; آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‏ گردید! (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی‏ رساند; و خداوند بزودی شاکران را پاداش خواهد داد.

از شنیدن این سخن گریه حضرت زهرا شدیدتر شد. رسول خدا (ص) از احوال پریشان و چشم گریان دختر عزیزش منقلب شد، خواست او را تسلی دهد اما مگر به آسانی می توان او را آرام نمود .ناگاه فکری به خاطرش رسید ،به فاطمه اشاره کرد نزدیک بیا ، وقتی صورتش را نزدیک پدر برد آن حضرت رازی در گوش او فرمود .حاضرین دیدند صورت فاطمه بر افروخته شد و در همان حال ناراحتی تبسم کرد .از این تبسم نابهنگام تعجب نمودند.علت خنده را از خودش پرسیدند .فرمود :تا پدرم زنده است رازش را فاش نمی کنم .

اما بعد از مرگ پدر آشکار ساخت و گفت : پدرم در گوش من فرمود: فاطمه جان ! مرگ تو نیز نزدیک است، تو اولین فردی هستی که به من ملحق خواهی شد.

  • کلمات کلیدی :
  • ¤ جواد قاسم آبادی-سید امید حسینی | یکشنبه 88/2/13 ::  ساعت 10:4 عصر

    ?  نوشته های دیگران []


    !   لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    طراح قالب: پارسی بلاگ